چه زمانی باید از یک رابطه پرتنش خارج شویم؟ 19 نشانه که نباید نادیده بگیرید
رابطهها میتوانند منبع شادی، حمایت و رشد باشند، اما متاسفانه گاهی اوقات به یک منبع استرس، ناراحتی و حتی آسیب تبدیل میشوند. تشخیص اینکه چه زمانی یک رابطه بیشتر از اینکه فایده داشته باشد ضرر میرساند، میتواند دشوار باشد. در اینجا 19 نشانه وجود دارد که نشان میدهد شاید وقت آن رسیده باشد که از یک رابطه پرتنش خارج شوید:

سوء مصرف مواد:
سوء مصرف الکل یا مواد مخدر، مشکلات رابطهای را تشدید میکند.اعتیاد به :
میتواند منجر به مشکلات مالی و عاطفی زیادی شود که یک رابطه را تحت تاثیر قرار میدهد.نبود حریم خصوصی:
هر فرد در یک رابطه به حریم خصوصی شخصی نیاز دارد. تجاوز به حریم خصوصی شما نشانه بدی است.تهدید و ارعاب:
تهدید یا ارعاب در هر شکلی، نشانهی سوء استفاده و خطرناک است.منزوی کردن شما از دیگران:
تلاش برای دور کردن شما از دوستان و خانواده، تلاشی برای کنترل بیشتر است.فقدان حمایت:
در مواقع سختی، به جای دریافت حمایت، با بیتفاوتی یا انتقاد روبرو میشوید.حس دائمی استرس و اضطراب:
حضور در رابطه باعث ایجاد استرس و اضطراب مداوم در شما میشود.تغییر نکردن الگوهای رفتاری مخرب:
علیرغم تلاشهای مکرر برای حل مشکلات، الگوهای رفتاری مخرب تکرار میشوند.از بین رفتن امید به بهبود:
دیگر امیدی به بهبود رابطه ندارید و احساس میکنید در یک چرخهی تکراری گیر افتادهاید.احساس میکنید خودتان نیستید:
رابطه باعث شده است از ارزشها و اهداف خود دور شوید و هویت خود را از دست بدهید.تصمیم به ترک یک رابطه آسان نیست، اما گاهی اوقات، این بهترین تصمیمی است که میتوانید برای سلامتی و شادی خود بگیرید.
چه زمانی باید از یک رابطه پرتنش خارج شویم؟
1. عدم احترام مداوم
احترام سنگ بنای هر رابطهای است. اگر شریک زندگیتان به طور مداوم به شما بیاحترامی میکند، شما را تحقیر میکند، به نظرات و احساسات شما اهمیتی نمیدهد و با شما با لحن توهینآمیز صحبت میکند، این یک زنگ خطر جدی است. در این شرایط باید با شریک زندگی خود در مورد این موضوع صحبت کنید. اگر او تمایلی به تغییر رفتار خود نشان ندهد، ترک رابطه میتواند بهترین گزینه باشد. به خودتان یادآوری کنید که ارزش شما بیشتر از اینهاست که مورد بیاحترامی قرار بگیرید. بیاحترامی مداوم باعث فرسایش روحی و روانی میشود. به دنبال نشانههای بیاحترامی پنهان هم باشید. سکوت در برابر بیاحترامی، آن را تشدید میکند.
2. خشونت فیزیکی یا کلامی
خشونت، چه فیزیکی و چه کلامی، به هیچ وجه قابل تحمل نیست. حتی یک بار زدن یا فحاشی کردن نباید نادیده گرفته شود. اینها نشانههای آشکار از یک رابطه ناسالم و خطرناک هستند. خشونت کلامی میتواند شامل فریاد زدن، تهدید کردن، تحقیر کردن و سرزنشهای دائمی باشد. این نوع خشونت میتواند به اندازه خشونت فیزیکی آسیبزا باشد و اعتماد به نفس شما را از بین ببرد. هیچ بهانهای برای خشونت وجود ندارد. به خاطر داشته باشید که خشونت به مرور زمان بدتر میشود. برای محافظت از خود، با دوستان و خانواده در میان بگذارید. به دنبال کمک حرفهای برای رهایی از آسیبهای روحی باشید.
3. کنترلگری و حسادت بیش از حد
کنترلگری و حسادت بیش از حد نشانههایی از عدم اعتماد و ناامنی در رابطه هستند.اگر شریک زندگیتان سعی میکند شما را از دوستان و خانوادهتان دور کند، تلفن و شبکههای اجتماعی شما را چک میکند، همیشه میخواهد بداند کجا هستید و با چه کسی هستید، این یک زنگ خطر است.این رفتارها نشان میدهند که شریک زندگیتان به شما اعتماد ندارد و سعی میکند شما را کنترل کند.این نوع رفتار میتواند بسیار آزاردهنده و خفقانآور باشد و استقلال شما را از بین ببرد.اگر با این نوع رفتارها مواجه هستید، با شریک زندگیتان در مورد آنها صحبت کنید.
اگر او حاضر به تغییر رفتار خود نباشد، خروج از رابطه میتواند بهترین گزینه باشد.
کنترلگری به تدریج استقلال فرد را از بین میبرد.حسادت بیش از حد ریشه در ناامنیهای درونی دارد.مرزهای شخصی خود را حفظ کنید و اجازه تجاوز ندهید.
4. دروغگویی و پنهانکاری مداوم
اعتماد رکن اساسی هر رابطهای است. اگر شریک زندگیتان به طور مداوم به شما دروغ میگوید یا چیزهایی را از شما پنهان میکند، اعتماد بین شما از بین میرود. بازسازی اعتماد از دست رفته بسیار دشوار است و اغلب غیرممکن. دروغگویی میتواند در مورد مسائل کوچک و بزرگ باشد. مهم این است که این رفتار نشان میدهد که شریک زندگیتان به شما احترام نمیگذارد و برای رابطه شما ارزش قائل نیست. اگر متوجه شدید که به طور مداوم در حال دروغگویی هستید، باید جدی با او صحبت کنید. اگر او حاضر به تغییر رفتار خود نباشد و همچنان به دروغگویی ادامه دهد، باید به فکر ترک رابطه باشید. دروغگویی بنیانهای رابطه را سست میکند. پنهانکاری نشاندهنده ترس از مواجهه با حقیقت است. بدون اعتماد، رابطه محکوم به فناست.
5. عدم مسئولیتپذیری
اگر شریک زندگیتان هرگز اشتباهات خود را نمیپذیرد و همیشه دیگران را سرزنش میکند، این نشان میدهد که او مسئولیتپذیر نیست و نمیتواند به عنوان یک شریک بالغ در رابطه حضور داشته باشد. عدم مسئولیتپذیری باعث میشود که شما همیشه احساس کنید که در حال مقصر دانستن شما هستند، حتی زمانی که اشتباهی مرتکب نشدهاید. این میتواند بسیار خستهکننده و آزاردهنده باشد. اگر شریک زندگیتان تمایلی به پذیرش اشتباهات خود ندارد، بعید است که بتوانید یک رابطه سالم و سازنده با او داشته باشید. مسئولیتپذیری نشاندهنده بلوغ و تعهد به رشد فردی است. عدم مسئولیتپذیری باعث ایجاد الگوهای رفتاری مخرب میشود. فرد غیرمسئول هیچگاه درس نمیگیرد.
6. توهین به خانواده و دوستان
اگر شریک زندگیتان به خانواده و دوستان شما توهین میکند، این یک نشانهی واضح از عدم احترام به شما و افرادی است که برای شما مهم هستند. او با این کار در واقع به شما نیز بیاحترامی میکند. خانواده و دوستان شما بخش مهمی از زندگی شما هستند و شما نباید اجازه دهید کسی به آنها بیاحترامی کند. در این شرایط باید به صراحت به شریک زندگیتان بگویید که این رفتار قابل قبول نیست. اگر او همچنان به توهین به خانواده و دوستان شما ادامه دهد، باید به فکر ترک رابطه باشید. انتخاب بین خانواده و شریک زندگی یک دوراهی سخت است، اما گاهی ضروری. توهین به اطرافیان نشاندهنده خودخواهی و بیملاحظگی است. از خانواده و دوستان خود در برابر توهینها محافظت کنید.
7. عدم تمایل به حل مشکلات
هر رابطهای با چالشها و مشکلاتی روبرو میشود. مهم این است که شما و شریک زندگیتان تمایل داشته باشید با هم برای حل این مشکلات تلاش کنید. اگر شریک زندگیتان از گفتگو در مورد مشکلات اجتناب میکند یا به طور کلی علاقهای به حل آنها نشان نمیدهد، این یک زنگ خطر است. عدم تمایل به حل مشکلات باعث میشود که مسائل کوچک به مشکلات بزرگتر تبدیل شوند و رابطه را نابود کنند. اگر شریک زندگیتان حاضر نیست با شما برای حل مشکلات تلاش کند، احتمالاً این رابطه به جایی نخواهد رسید. گفتگو کلید حل مشکلات است. بیتفاوتی نسبت به مشکلات نشاندهنده عدم تعهد است. از حل مشکلات به تنهایی خسته خواهید شد.
8. عدم حمایت عاطفی
در یک رابطه سالم، شرکا از یکدیگر حمایت عاطفی میکنند. اگر شریک زندگیتان در زمانهای سخت از شما حمایت نمیکند، به حرفهای شما گوش نمیدهد، به احساسات شما بیتوجه است یا شما را دست کم میگیرد، این نشان میدهد که او نمیتواند یک شریک عاطفی خوب باشد. اگر شریک زندگیتان به شما حمایت عاطفی نمیدهد، ممکن است احساس تنهایی و انزوا کنید. حمایت عاطفی باعث تقویت رابطه میشود. بیتوجهی به احساسات شریک زندگی، رابطه را سرد میکند. به دنبال فردی باشید که در زمانهای سخت، تکیهگاه شما باشد.
9. اعتیاد به مواد مخدر یا الکل
اعتیاد به مواد مخدر یا الکل میتواند تاثیر مخربی بر رابطه داشته باشد.فرد معتاد معمولاً کنترل خود را از دست میدهد، رفتارهای غیرقابل پیشبینی از خود نشان میدهد و به نیازهای شما بیتوجه میشود.زندگی با یک فرد معتاد میتواند بسیار استرسزا و آسیبزا باشد.شما ممکن است مجبور شوید مسئولیتهای زیادی را بر عهده بگیرید و در معرض خطرات زیادی قرار بگیرید.اگر شریک زندگیتان معتاد است، قبل از هر چیز باید او را تشویق کنید تا به دنبال کمک حرفهای باشد.اگر او حاضر به درمان نشود، ترک رابطه میتواند بهترین گزینه برای حفظ سلامت خودتان باشد.
</p> </p> <p>حفاظت از خود در برابر آسیبهای اعتیاد، ضروری است.</p> </p> <p>به فرد معتاد کمک کنید تا به دنبال درمان باشد، اما خودتان را قربانی نکنید.</p> </p> <h2>10.بی علاقگی به فعالیتهای مورد علاقه شما</h2> </p> <p>در یک رابطه سالم، شرکا به علایق یکدیگر احترام میگذارند و حتی ممکن است در برخی از فعالیتهای مورد علاقه یکدیگر شرکت کنند.اگر شریک زندگیتان به طور مداوم به فعالیتهای مورد علاقه شما بیتوجه است و هیچ تلاشی برای مشارکت در آنها نمیکند، این میتواند نشاندهنده عدم علاقه او به شما و زندگی شما باشد.
</p> </p> <p>شما نباید مجبور شوید علایق خود را قربانی کنید تا شریک زندگیتان را راضی نگه دارید.
شما شایسته فردی هستید که به شما و علایقتان احترام بگذارد.</p> </p> <p>به دنبال فردی باشید که با علایق شما همراستا باشد و از بودن در کنار او لذت ببرید.</p> </p> <p>علایق مشترک باعث تقویت رابطه میشوند.</p> </p> <p>احترام به علایق یکدیگر نشاندهنده درک متقابل است.</p> </p> <p>از دست دادن علایق خود به خاطر رابطه، به مرور زمان باعث نارضایتی میشود.</p> </p> <h2>11.
عدم وجود صمیمیت جنسی</h2> </p> <p>صمیمیت جنسی بخش مهمی از بسیاری از <a href=">روابط عاشقانه است.اگر صمیمیت جنسی در رابطه شما وجود ندارد یا کاهش یافته است و هیچ یک از شما تلاشی برای رفع این مشکل نمیکنید، این میتواند نشاندهنده وجود مشکلات عمیقتری در رابطه باشد.در این شرایط، باید با شریک زندگی خود در مورد این موضوع صحبت کنید و سعی کنید علت این مشکل را پیدا کنید.اگر نمیتوانید به تنهایی این مشکل را حل کنید، ممکن است نیاز به کمک حرفهای داشته باشید.
</p> </p> <p>صمیمیت جنسی نیازمند تلاش و توجه هر دو طرف است.</p> </p> <p>کمبود صمیمیت جنسی میتواند نشاندهنده مشکلات پنهان در رابطه باشد.</p> </p> <p>در مورد نیازهای جنسی خود با شریک زندگی خود صادق باشید.</p> </p> <h2>12.انتظارات غیرواقعی</h2> </p> <p>داشتن انتظارات غیرواقعی از رابطه یا شریک زندگی میتواند باعث ایجاد نارضایتی و ناامیدی شود.هیچ کس کامل نیست و هیچ رابطهای بدون چالش نیست.
اگر شما از شریک زندگیتان انتظار دارید که همیشه بینقص باشد یا رابطه شما همیشه شاد و بدون مشکل باشد، احتمالاً ناامید خواهید شد.</p> </p> <p>باید انتظارات خود را واقعبینانه تنظیم کنید و بپذیرید که رابطه شما فراز و نشیبهایی خواهد داشت.به جای تمرکز بر نقصها، بر نقاط قوت رابطه خود تمرکز کنید و سعی کنید با شریک زندگیتان در مورد انتظارات خود صحبت کنید.</p> </p> <p>واقعبینی کلید رضایت در رابطه است.</p> </p> <p>انتظارات غیرواقعی باعث ایجاد فشار و استرس میشود.
</p> </p> <p>با شریک زندگی خود در مورد انتظارات خود صادق باشید و به حرفهای او گوش دهید.</p> </p> <h2>13.مقایسه دائمی با دیگران</h2> </p> <p>مقایسه دائمی رابطه خود با روابط دیگران میتواند باعث ایجاد حسادت، ناامنی و نارضایتی شود.هر رابطهای منحصربهفرد است و نباید انتظار داشته باشید که رابطه شما دقیقاً مانند رابطه دیگران باشد.تمرکز بر نقاط قوت رابطه خود و قدردانی از چیزهایی که دارید، بسیار مهمتر از مقایسه کردن با دیگران است.
</p> <p><img class=">مقایسه کردن با دیگران میتواند باعث شود که شما قدر داشتههای خود را ندانید و همیشه به دنبال چیزهایی باشید که ندارید.این میتواند باعث ایجاد نارضایتی و ناامیدی در رابطه شما شود.رابطه خود را با دیگران مقایسه نکنید و از آنچه که دارید، لذت ببرید.مقایسه کردن سم رابطه است.به جای مقایسه، بر نقاط قوت رابطه خود تمرکز کنید.هر رابطهای داستان خودش را دارد.
14. عدم وجود اهداف مشترک
داشتن اهداف مشترک در زندگی میتواند رابطه را قویتر و معنادارتر کند.اگر شما و شریک زندگیتان اهداف بسیار متفاوتی در زندگی دارید و هیچ کدام از شما تمایلی به سازش ندارید، ممکن است در درازمدت با مشکل روبرو شوید.اهداف مشترک میتواند شامل چیزهایی مانند ازدواج، داشتن فرزند، شغل، محل زندگی و غیره باشد.اگر شما و شریک زندگیتان اهداف مشترکی ندارید، ممکن است احساس کنید که در مسیرهای جداگانهای حرکت میکنید و به تدریج از هم دور میشوید.






